تربیت شنوایی چیست؟

هدف از تربیت شنوایی این است که فرد کم شنوا بتواند مهارت بازشناسی شنیداری گفتار را بازیابد. قبل از شروع تربیت شنوایی، باید مطمئن شد که فرد کم شنوا از وسیله کمک شنوایی مناسب برخوردار است. تربیت شنوایی، سلسله مراتبی از مهارت ها و خرده مهارت ها را شامل می شود. این مهارت ها از توانایی کشف صدا شروع شده و پس از تمایز و شناسایی به درک محرک های شنوایی ختم می شود.

چه کسانی کاندید تربیت شنوایی هستند؟

تربیت شنوایی اصولا برای کودکان مبتلا به کم شنوایی قبل از سن زبان آموزی یا پس از زبان آموزی مناسب است. کودکان مبتلا به کم شنوایی مادرزادی، از تجربه شنیدن صدا برخوردار نیستند و مهارت های شنوایی آنها تأخیر زیادی دارد. در تربیت شنوایی، این کودکان ابتدا یاد می گیرند که به صدا توجه نشان دهند و سپس آن را با واژگان معنادار تطبیق دهند. کودکان کم شنوایی که از تجربه شنوایی بیشتری برخوردار هستند، ذخیره واژگانی بیشتری دارند و توانایی بهتری در درک سیگنال های شنوایی دارند. تربیت شنوایی این کودکان معمولا از سطح دشوارتری شروع می شود. انجام تربیت شنوایی برای بزرگسالان چندان مرسوم نیست. تربیت شنوایی معمولا برای بزرگسالانی انجام می شود که اخیرا دچار کم شنوایی شده اند. برای مثال فردی که به تازگی کاشت حلزون دریافت کرده است یا به دلیل ضربه یا دارو دچار کم شنوایی شده است، می تواند کاندید استفاده از تربیت شنوایی باشد.

اصول طراحی برنامه های تربیت شنوایی

برنامه های تربیت شنوایی مختلف، مواد آزمونی و تمرینات خود را بر اساس پارامترهای زیر طراحی می کنند:

نوع مهارت شنوایی( آگاهی از صدا-تمایز صدا- شناسایی یا بازشناسی صدا-درک صدا)

نوع محرک ( در سطح واج- در سطح جمله)

نوع فعالیت آموزشی ( رسمی- غیر رسمی)

سطح دشواری تمرین ( بر حسب مجموعه پاسخی بسته یا باز- نوع محرک کلمه یا جمله – شباهت محرکات- حشو مفهومی – میزان سازمان یافتگی تمرین – میزان نسبت سیگنال به نویز)

فعالیت های درمانی طوری طراحی می شوند که از کودک خواسته می شود به محرک های هدف گوش داده و مهارت های شنوایی را که به تدریج دشوارتر می شوند از خود نشان دهد. توالی نوع محرک ها هم مدنظر است که از اصوات محیطی شروع شده و به اصوات گفتاری ختم می شود. محرکات گفتاری به صورت منظمی از محرکات مجزا تا محرکات معمولی شامل: واج، هجا، واژه، عبارت، جمله و نهایتا گفتار پیوسته ارائه می شود.

در تربیت شنوایی چه نوع مهارت های شنوایی آموزش داده می شود؟

رشد زبان یک پدیده چند حسی است. اما تکامل زبان و به ویژه گفتار، نیازمند برخورداری از حس شنوایی طبیعی است. برای کودک کم شنوایی که به تازگی سمعک دریافت کرده است و تجربه شنیداری زیادی ندارد، آگاهی از صدا به عنوان شروع تمرینات محسوب می شود. به تدریج کودک باید یاد بگیرد که هریک از صداها معنادار است و باید میان فعالیت انجام شده و صدای آن ارتباط معنایی برقرار کند. انواع مهارت شنوایی که به ترتیب در تربیت شنوایی به کودکان کم شنوا آموزش داده می شود شامل موارد زیر می باشد:

آگاهی از صدا:

کار روی تشخیص وجود یا عدم وجود صدا. این مهارت پایه ای ترین مهارت شنوایی است و معمولا در ابتدا به شکل شرطی و سپس به شکل خودبخودی تمرین می شود. زمانی خودبخودی می شود که کودک یاد بگیرد صدا معنادار است و بین صدا و عمل انجام شده ارتباط وجود دارد.

تمایز صدا:

کار روی تشخیص شباهت یا تفاوت دو محرک ارائه شده. یکی از مهارت های پایه ای شنوایی است که به اشکال مختلف قابل انجام است. مثلا اگر از کودک بخواهیم که یک صدای ناهمخوان را در یک مجموعه یکسان تشخیص دهد (بالا بردن دست هنگامی که در مجموعه / ای ای ای ای ای/، یک آوای ناهمخوان مثل /او/ را تشخیص دهد، مهارت تمایز مورد بررسی قرار گرفته است.

شناسایی/بازشناسی صدا:

کار روی تشخیص یک محرک از میان چند محرک در مجموعه پاسخی بسته(شناسایی) یا مجموعه پاسخی باز (بازشناسی). این مهارت عموما به شکل تکرار محرک، اشاره به تصویر، نوشتن یا نقاشی کردن قابل بررسی است.

درک صدا:

کار روی توانایی دریافت و پردازش سیگنال و ارائه پاسخ متناسب با آن می باشد.

فعالیت های درمانی بر اساس الگوهای مرسوم بر اساس فرضیه جزء به کل می باشند یعنی در یک موقعیت درمانی سازمان یافته، تمرین روی کشف و سپس تمایز واج ها یا هجاهای منفرد نهایتا منجر به درک خودبخودی این اصوات و تولید گفتار شده و از این طریق توسعه زبان شفاهی تسهیل می گردد.

گرچه این نوع درمان ها که بر گفتار سلسله مراتبی مجزا و مهارت گوش دادن مبتنی هستند، اطلاعات نظری مفیدی را در اختیار می گذارد، لزوم تجدید نظر در آنها به ویژه هنگام کار با خردسالان کم شنوا احساس می شود. چرا که این الگوها ناقص هستند و بر مراحل توسعه ارتباط و توسعه زبان یا محیط زبانی مبتنی نیستند.

رویکرد های اخیر معتقد هستند تجارب گوش دادن باید بر اساس روش هایی که نوزادان طبیعی برای توسعه ارتباط بکار می گیرند و همچنین شیوه ای که بزرگسالان با نوزادان طبیعی ارتباط برقرار می کنند، توسعه یابد. به عبارت دیگر تربیت شنوایی باید با توسعه زبان همراه گردد. بدین منظور به جای استفاده از صدای طبل، زنگوله، صدای حیوانات، واژه های تک هجایی یا هجاهای بی معنی، کاربرد محرک هایی که از اطلاعات نواخت در گفتار کودکانه بهره مندند پیشنهاد می شود.

به جای ترتیب دادن فعالیت های ساختگی، توجه به تعاملات و فعالیت های معمول بین والدین و کودک، محیط مناسبی را برای زبان آموزی فراهم می کند. در واقع، رویکرد های اخیر معتقدند در کلیه تعاملات والدین و کودک، تربیت شنوایی می تواند صورت بگیرد، با این شرط که استفاده آگاهانه از گفتار کودکانه وارد تعاملات روزانه و بازی ها شود. بدین ترتیب، تربیت شنوایی به جای اینکه موضوع یا برنامه ای مجزا و منفرد باشد، در زندگی روزمره کودک ادغام می شود.